lobo

/ˈloboʊ//ˈlobəʊ/

رجوع شود به: gray wolf، گرگ مغرب امریکا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: lobos
• : تعریف: the gray or timber wolf native to the western United States.

جمله های نمونه

1. In this happenstance, faithful friend Lobo, these white ladies would pay anything for milk.
[ترجمه گوگل]در این صورت، دوست وفادار لوبو، این خانم های سفیدپوست هر چیزی برای شیر پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]در این حادثه، دوست باوفا ری ورز، این بانوان سفید هر چیزی را برای شیر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Standing on stage, Los Lobos electrified the audience.
[ترجمه گوگل]لوس لوبوس که روی صحنه ایستاده بود، تماشاگران را به جریان انداخت
[ترجمه ترگمان]برای ایستادن بر روی صحنه، لس آنجلس لوبوس را به وجد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rebecca Lobo may be off globetrotting with the Olympic team, but the cupboard down there in Storrs is not exactly bare.
[ترجمه گوگل]ربکا لوبو ممکن است با تیم المپیک در حال گشت و گذار در جهان باشد، اما کمد آن پایین در استورز کاملاً خالی نیست
[ترجمه ترگمان]ربکا Lobo می تواند با تیم بسکتبال بازی کند، اما گنجه پایین است و به طور کامل لخت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tucson faves Willie and Lobo bring their high-spirited nuevo flamenco acoustic gypsy music to town tonight, along with special guest Sunyata.
[ترجمه گوگل]ویلی و لوبو دوست‌داشتنی‌های توسان، امشب موسیقی نووو فلامنکو آکوستیک کولی خود را همراه با مهمان ویژه Sunyata به شهر می‌آورند
[ترجمه ترگمان]و ویلی faves و ویلی و Lobo یک نوازنده کنسرت کولی their را همراه با مهمان مخصوص مهمان امشب به شهر می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Candy knew just what El Lobo, with his pliant body and immobile gaze, was up to.
[ترجمه گوگل]کندی می‌دانست که ال لوبو، با بدن نرم و نگاه بی‌تحرکش، چه می‌خواهد
[ترجمه ترگمان]او فقط می دانست که El با بدن نرم و نرمش و نگاه خیره او به چه چیزی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Candy looked at El Lobo, whose head was turned away.
[ترجمه گوگل]کندی به ال لوبو نگاه کرد که سرش را برگردانده بود
[ترجمه ترگمان]آب نبات به آل Lobo که سرش را برگردانده بود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This ostracism is bizarre given that Mr Lobo won a reasonably free election in November.
[ترجمه گوگل]این طرد شدن با توجه به اینکه آقای لوبو در یک انتخابات نسبتاً آزاد در ماه نوامبر برنده شد، عجیب است
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه آقای لوبو در ماه نوامبر به طور منطقی انتخابات آزاد را به دست آورد، این تبعید عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tammy leaned over the bed and pulled El Lobo toward her.
[ترجمه گوگل]تامی روی تخت خم شد و ال لوبو را به سمت خود کشید
[ترجمه ترگمان]تامی روی تخت خم شد و Lobo را به طرف او کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She reached under the cover and pinched El Lobo hard on his arm.
[ترجمه گوگل]دستش را به زیر پوشش برد و ال لوبو را محکم روی بازوی او نیشگون گرفت
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و بازویش را محکم روی بازویش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. November - Porfirio "Pepe" Lobo Sosa of the conservative National Party wins presidential election.
[ترجمه گوگل]نوامبر - پورفیریو "په په" لوبو سوسا از حزب محافظه کار ملی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد
[ترجمه ترگمان]نوامبر - Porfirio \"پپه\" و Lobo سوسا از حزب محافظه کار حزب محافظه کار در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "That's just a normal thing, honey," Tammy said to El Lobo.
[ترجمه گوگل]تامی به ال لوبو گفت: «این یک چیز عادی است، عزیزم
[ترجمه ترگمان]Tammy به لوبو گفت: \" عزیزم، این یک چیز عادی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "I want to see Johnny Depp, Robert De Niro, and Jack Nicholson, Robert Downey, " said Ashutosh Lobo Gajiwala, who played the young Salim in the film.
[ترجمه گوگل]آشوتوش لوبو گاجیوالا، بازیگر نقش سلیم جوان در این فیلم گفت: "می خواهم جانی دپ، رابرت دنیرو و جک نیکلسون، رابرت داونی را ببینم "
[ترجمه ترگمان]\"من می خواهم جانی دپ، رابرت دنیرو و جک نیکلسون، رابرت داونی\" را در فیلم تماشا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She replaced the chart on the hook at the foot of the bed and glanced at El Lobo once more before leaving the room.
[ترجمه گوگل]او نمودار روی قلاب پای تخت را عوض کرد و قبل از خروج از اتاق یک بار دیگر به ال لوبو نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]نقشه را روی قلاب کنار تخت گذاشت و یک بار دیگر به El نگاهی انداخت، قبل از اینکه اتاق را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Lobo is the Spanish word for “wolf” and is often used as a slang term for a wolf or someone who exhibits wolf - like characteristics.
Lobo کلمه اسپانیایی برای "wolf" است و اغلب به عنوان یک اصطلاح عامیانه برای یک گرگ یا کسی که ویژگی های گرگ مانند را نشان می دهد استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال ها؛
“He’s a lobo, always running with the pack. ”
In a conversation about animals, someone might mention, “The lobo is a fascinating species of wolf. ”
A person describing a strong and independent individual might say, “She’s a lobo, fierce and fearless. ”

lobo
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-wolf/

بپرس