cynically

جمله های نمونه

1. They cynically tried to trade off a reduction in the slaughter of dolphins against a resumption of commercial whaling.
[ترجمه گوگل]آنها بدبینانه سعی کردند کاهش کشتار دلفین ها را با از سرگیری صید تجاری نهنگ عوض کنند
[ترجمه ترگمان]با بدگمانی در تلاش بودند که کاهشی در کشتار of علیه ازسر گیری شکار نهنگ را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He accused the mainstream political parties of cynically exploiting this situation.
[ترجمه گوگل]او احزاب سیاسی جریان اصلی را به سوء استفاده بدبینانه از این وضعیت متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او جریان اصلی احزاب سیاسی را به سو استفاده از این وضعیت متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government is cynically running down Swe-den's welfare system.
[ترجمه گوگل]دولت به طرز بدبینانه ای سیستم رفاه سوئد را خراب می کند
[ترجمه ترگمان]دولت با بدگمانی سیستم رفاهی Swe را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He pursued his own interests, cynically exploiting his privileged position as trustee.
[ترجمه گوگل]او به دنبال منافع خود بود و بدبینانه از موقعیت ممتاز خود به عنوان امانتدار سوء استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او علایق خود را دنبال کرد و با بدگمانی از مقام ممتاز خود به عنوان امین سو استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps, more cynically, it reflects a weariness on the part of those subject to multiple restructurings on the apparent whim of new management.
[ترجمه گوگل]شاید بدبینانه تر، نشان دهنده خستگی کسانی باشد که در معرض تجدید ساختارهای متعدد به هوس ظاهری مدیریت جدید هستند
[ترجمه ترگمان]شاید، با cynically، آن بازتاب خستگی را در بخشی از آن موضوع به چندین restructurings روی هوس آشکار مدیریت جدید منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Politicians, whether cynically or not, have so far dismissed such claims as pleas for a lawyers' welfare state.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران، چه بدبینانه و چه نه، تا کنون چنین ادعاهایی را به عنوان درخواست برای دولت رفاه وکلا رد کرده اند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران، چه با بدگمانی و چه نه، تاکنون چنین ادعاهایی را به عنوان درخواست دولت برای رفاه وکلا رد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Granted, the tobacco firms cynically aimed their products at children.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که شرکت های دخانیات بدبینانه محصولات خود را متوجه کودکان می کردند
[ترجمه ترگمان]درست است که شرکت های دخانیات با بدگمانی محصولات خود را به کودکان نشانه رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rohan had tried to exploit her cynically for his own gain.
[ترجمه گوگل]روهان سعی کرده بود از او بدبینانه برای منافع خود سوء استفاده کند
[ترجمه ترگمان]رو هان تلاش کرده بود که او را به خاطر منفعت خودش از او استثمار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All these have been supposedly cynically instituted by the state capital complex.
[ترجمه گوگل]همه اینها ظاهراً بدبینانه توسط مجموعه سرمایه دولتی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]همه اینها به طور فرضی توسط مجتمع پایتخت ایالت instituted شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These are not, you have to believe, the cynically high-minded ravings of a politician who merely wants to get re-elected.
[ترجمه گوگل]باید باور کنید که اینها هیاهوهای بدبینانه سیاستمداری نیست که فقط می خواهد دوباره انتخاب شود
[ترجمه ترگمان]اینها نیستند، شما باید باور کنید، the هذیان high یک سیاست مدار که فقط می خواهد دوباره انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They cynically target the newly redundant and suggest a complete break with their old firm.
[ترجمه گوگل]آنها بدبینانه افراد تازه کار اضافی را هدف قرار می دهند و پیشنهاد می کنند که از شرکت قدیمی خود جدا شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها با بدگمانی تیم جدید را هدف قرار می دهند و یک استراحت کامل با شرکت قدیمی خود را پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. to make cynically callous.
[ترجمه گوگل]بدبینانه بی احساس کردن
[ترجمه ترگمان]تا با بدگمانی به من نگاه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Or take campaign-finance reform, which both parties cynically agreed to sit on until 1996 was safely over.
[ترجمه گوگل]یا اصلاحات مالی مبارزات انتخاباتی را در نظر بگیرید، که هر دو حزب بدبینانه موافقت کردند که تا سال 1996 با خیال راحت به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]یا اقدامات ضد مالی را در نظر بگیرید، که هر دو طرف با بدگمانی به توافق رسیدند تا تا سال ۱۹۹۶ به سلامت به پایان برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was cynically amused by the fact that Lorimer seemed so familiar with this form of ingress into the Salamanca manse.
[ترجمه گوگل]او بدبینانه از این واقعیت که به نظر می رسید لوریمر با این شکل از ورود به خانه سالامانکا آشنا بود، سرگرم شد
[ترجمه ترگمان]از این واقعیت که او در خانه مسکونی دانشگاه سالامانک به قدری آشنا به نظر می رسید، با ناباوری و ناباوری به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sarcastically, pessimistically, scornfully, suspiciously

پیشنهاد کاربران

عامدانه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : cynic / cynicism
صفت ( adjective ) : cynical
قید ( adverb ) : cynically
بدبینانه
بدبینانه، با بی حرمتی
=disrespectfully

بپرس