cornering

پیشنهاد کاربران

منزوی ساختن ، گیرانداختن
cornering ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: گردش 2
تعریف: قابلیت دور زدن و گذر وسیلۀ نقلیه از پیچ مسیر

بپرس